English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (8548 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
filo U اخرین صادره از اولین وارده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
lifo last in first out U اولین صادره از اخرین وارده
Other Matches
Lilo U اخرین صادره از اخرین وارده
Lilos U اخرین صادره از اخرین وارده
lifo U اولین صادره ازاخرین وارده
fifo U اولین صادره از اولین وارده
last in , first out U اولین خروج از اخرین ورود فروش کالا از اخرین دسته کالای خریداری شده
first in first out U صف موقت که در آن اولین عنصر در اولین محل خواندن ذخیره میشود
closing date U اخرین روز اخرین فرصت
fifo U روش ذخیره سازی خواندن و نوشتن به طوری که اولین عنصر در اولین فراخوانی ذخیره میشود
first strike U اولین ضربت در اولین حمله
bell lap U زنگ اخرین دور مسابقه دوچرخه سواری صدای زنگ در اخرین دور دو
final bomb release line U اخرین خط رهایی بمب اخرین خط پرتاب بمب
outgoing U صادره
incoming U وارده
actual total loss U کل زیان وارده
importing U کالای وارده
imported U کالای وارده
import U کالای وارده
court order U قرار صادره از دادگاه
average particular U خسارت وارده بر کشتی
keyed in <past-p.> وارده از طریق کلید
constructive total loss U تخمین خسارت کل وارده
final protective line U خط اخرین اتشهای حفافتی اخرین خط حفافتی
export U بیرون بردن کالای صادره
exporting U بیرون بردن کالای صادره
judicial writ U نامه رسمی صادره از محکمه
exported U بیرون بردن کالای صادره
magisterial U صادره ازکلانتری یا دادگاه بخش
treasury note U اسکناس صادره از طرف خزانه
fifo U که اولین عنصری که وارد صف میشود. اولین عنصری است که خوانده میشود
accident damage to property U خسارت اتفاقی وارده بردارایی
injuries to head or face U جراحات وارده به سرو صورت
fractional damage U خسارت وارده به قسمتی از وسیله
information U اعلام جرم صادره از ناحیه مامورتعقیب
decree U حکم صادره از محاکم نیروی دریایی
decreeing U حکم صادره از محاکم نیروی دریایی
decrees U حکم صادره از محاکم نیروی دریایی
decreed U حکم صادره از محاکم نیروی دریایی
zction for dammages U اقدام برای دریافت خسارت وارده
input U انرژی وارده به دستگاه قدرت ورودی
inputted U انرژی وارده به دستگاه قدرت ورودی
photon U واحد شدت نور وارده بشبکیه چشم
summary conviction U حکم محکومیت صادره ازدادگاه بخش بدون دخالت هیات منصفه
disaffirm U دعوی سابق را به صلح ختم کردن نقض احکام صادره از دادگاهها
contribution U جبران ضرر وارده به یکی ازشرکا به وسیله سایرین اعانه دادن
contributions U جبران ضرر وارده به یکی ازشرکا به وسیله سایرین اعانه دادن
hook's law U تغییر شکل یک جسم الاستیک در دامنه الاستیسیته با تنش وارده متناسب است
unidirectional composite U ساختاری که همه الیاف یارشتههای ان موازی بوده ومعمولا در جهت نیروی وارده میباشند
ejectment U باز پس گرفتن زمین غصبی ازغاصب بعلاوه کلیه خسارات وارده به مالک اصلی
captain a protest U افهار نامه صادره از طرف مقامات بندر در مورد شرح کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده
finals U اخرین
bottommost U اخرین
final U اخرین
to the last U تا اخرین دم
last a U اخرین
lastmentioned U اخرین
magna carta U فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
magna charta U فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
countermanding U لغو کردن برگرداندن حکم صادره ممنوع کردن
countermands U لغو کردن برگرداندن حکم صادره ممنوع کردن
countermand U لغو کردن برگرداندن حکم صادره ممنوع کردن
countermanded U لغو کردن برگرداندن حکم صادره ممنوع کردن
last U اخرین اخیر
final coordination line U اخرین خط هماهنگیها
parthian glance U اخرین نگاه
final price U اخرین قیمت
pis aller U اخرین چاره
to the bitters end U تا اخرین دم یاحد
the very last drop U اخرین قطره
lasts U اخرین اخیر
the last two U اخرین دوتا
reserve price U اخرین بها
tag end U اخرین قسمت
set point U اخرین امتیاز
stoppress U اخرین خبر
topnotch U اخرین نقطه
nightcap U اخرین مسابقه
bitter end U اخرین پریشانی
deadline U اخرین مهلت
deadlines U اخرین مهلت
match point U اخرین امتیاز
inextremis U در اخرین مرحله
nightcaps U اخرین مسابقه
upshot U اخرین شماره
match points U اخرین امتیاز
lasted U اخرین اخیر
control and reporting center U تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
certificate of damage U تصدیق خسارت وارده بر کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده که از طرف مقامات بندرصادر میشود
surrebutter U اخرین پاسخ خواهان
current U فعلی اخرین اطلاعات
up-to-date U حاوی اخرین اطلاعات
currents U فعلی اخرین اطلاعات
set point U اخرین امتیاز بازی
ultimatums U اخرین پیشنهاد قطعی
ultimatum U اخرین پیشنهاد قطعی
ultimata U اخرین پیشنهاد قطعی
Halloween U اخرین شب ماه اکتبر
deadline U سررسید اخرین فرصت
deadlines U سررسید اخرین فرصت
no wind position U اخرین محل هواپیما
up to date U مطابق اخرین طرز
up to date U حاوی اخرین اطلاعات
up-to-date U مطابق اخرین طرز
final protective fires U اخرین اتشهای حفافتی
last but not least U اخرین ولی نه کمترین
bell lap U اخرین دور مسابقه
pis aller U اخرین پناه چاره
omega U اخرین حرف الفبای یونانی
rear point U اخرین قسمت عقب دار
her last was a son U اخرین بچهای که زایید پسربود
faena U اخرین ضرباتی که گاو را می کشد
hallow een U شب اولیاء :اخرین شب ماه اکتبر
i am nat my last shifts U اخرین وسیله یا تدبیر من اینست
gun lap U شلیک اخرین دور مسابقه دو
closing prices U اخرین قیمت معامله شده
isaid in my last U در اخرین نامه خود گفتم
stock dividend U سهام صادره بابت سود سهام
match point U اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
what is the latest U خبر تازه چه دارید اخرین خبرچیست
break ball U اخرین گوی مانده روی میزبیلیارد
match points U اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
home hole U اخرین بخش زمین یا یک دوربازی گلف
stretch runner U تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
thule U اخرین نقطه شمالی مسکون دنیا
autumn U اخرین قسمت سومین دوره زندگی
autumns U اخرین قسمت سومین دوره زندگی
initialed U اولین
initial U اولین
initials U اولین
initialing U اولین
initiatory U اولین
headmost U اولین
initialled U اولین
initialling U اولین
previous spot U نقطهای که توپ در اخرین باروارد بازی شده
all the way U اخرین یورش برای لمس نقطه نهایی
target approach point U اخرین نقطه بازرسی درمنطقه فرود یا بارریزی
z U بیست و ششمین و اخرین حرف الفبای انگلیسی
last supper U اخرین شام حضرت عیسی باحواریون خود
telophase U اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
orphaned U اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
orphans U اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
orphan U اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
initial U اولین امضاء
betimes U در اولین فرصت
second U که پس از اولین می آید
seconding U که پس از اولین می آید
immediate destination U اولین مقصد
initial U اولین یا در ابتدا
initial U اولین قسمت
seconded U که پس از اولین می آید
seconds U که پس از اولین می آید
first generation U اولین سری
initials U اولین امضاء
initials U اولین قسمت
initialing U اولین امضاء
initialling U اولین یا در ابتدا
initialling U اولین امضاء
initialling U اولین قسمت
initialing U اولین قسمت
initialled U اولین یا در ابتدا
initialled U اولین امضاء
initialled U اولین قسمت
initialing U اولین یا در ابتدا
initials U اولین یا در ابتدا
first salvo U اولین رگبار
initialed U اولین قسمت
initialed U اولین امضاء
initialed U اولین یا در ابتدا
first strike U اولین ضربه
maximize U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximising U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximises U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximized U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximised U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximizes U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximizing U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
teliospore U جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
first ionization potential U پتانسیل اولین یونش
dday U اولین روزاغاز بکار
straight run pitch U تفاله اولین تقطیر
first light U اولین طلیعه خورشید
Go to the first crossroad. به اولین تقاطع بروید.
Go to the first crossroad. به اولین چهارراه بروید.
at your earliest convenience U در اولین فرصت مناسب
at first light U در اولین روشنایی روز
fetch ahead U فرایند واکشی یک دستورالعمل قبل از انکه اخرین دستوراجرای ان تمام شود
for the first [last] time U برای اولین [آخرین] بار
alpha U اولین گونه یک محصول کامپیوتری
first offenders U متخلف برای اولین بار
first offender U متخلف برای اولین بار
alphas U اولین گونه یک محصول کامپیوتری
standard U اولین مگا بایت حافظه در PC.
standards U اولین مگا بایت حافظه در PC.
January U اولین ماه سال مسیحی
CERN U یس که www اولین آنجا اختراع شد
homes U اولین رکورد داده در فایل
primary U اولین یا ابتدایی یا بسیار مهم
home U اولین رکورد داده در فایل
low sunday U اولین یکشنبه بعد از عید پاک
green run U اولین گردش موتور نو یا تازه تعمیر
Recent search history Forum search
1jenny tried to explain that Barretts had to eat,just like other people
0اخرین شانس
0نحوه کار با نرم افزار waze
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com